یکشنبه

Microsoft Windows Phone 7


Windows phone 7، ویندوز موبایل به ایستگاه هفتم رسید!




به تازگی مایکروسافت سری 7 ویندوز فون را رو نمایی کرده و قرار است که سیستم عامل جدید برای تلفن های هوشمند تا تعطیلات پایان سال ۲۰۱۰ به دست خریداران برسد. مایکروسافت با این کار یک بار دیگر خود را در بازار رقابت تلفن همراه جای داد.


از طرفی دیگر برخی کاربران کنجکاو شده اند که این سیستم عامل تازه تا چه حد می تواند در توسعه بازار تلفن های هوشمند نقش داشته باشد و آیا توان رقابت با سایر سیستم عامل های قدرتمند این عرصه را دارند یا خیر و بعضی دیگر در انتخاب بین این سیستم عامل ها گیج شده اند و می خواهند بدانند که باید کدام یک را انتخاب کنند. این ها سوال هایی است که در ادامه این مقاله سعی می کنیم به آنها جواب دهیم.


پس ادامه مطلب را از دست ندهید.


در واقع ویندوز فون 7 در راه کامل کردن سری ویندوز موبایل گام بر می دارد اما حساب آن را باید کاملا از ویندوز موبایل جدا دانست و این یعنی: برنامه هایی که برروی ویندوز موبایل عرضه شده بودند بر روی ویندوز فون 7 اجرا نخواهند شد و سخت افزار های مبتنی بر ویندوز موبایل (منظور گوشی ها و ... است) نیز توسط WP7پشتیبانی نمی شوند و ویندوز موبایل هم بیشتر از این توسعه نمی یابد و ادامه کار به دست سری Windows Phoneانجام می پذیرد. با این حساب ویندوز موبایل از قلمرو مایکروسافت تبعید شده است! مایکروسافت می خواهد تولید کنندگان تلفن همراه ویندوز موبایل را فراموش کنند و فکرشان را برروی استفاده از سری WP7 متمرکز نمایند.


مایکروسافت رابط کاربری قدیمی ویندوز موبایل یعنی Windows CE و مشتقات آن را نیز از رده خارج کرد. این بار رابط کاربری جدید این شرکت Metro نام گرفته و از ایکس باکس، سرویس Zune و ... پشتیبانی می کند.




در رابط کاربری جدید به جای استفاده از آیکون نرم افزار ها، از حالت آجر مانندی استفاده شده که نام نرم افزار ها و آیکون آنها را نمایش می دهد. چون آیکون مربعی یا مربع آیکونی و ... اسامی زیبایی نیستند بهتر است آن ها را آیمر بنامیم. (این اسم از آیکون + مربع تشکیل شده و ربطی به سیستم نام گذاری اپل ندارد!) آیمر هااز حالت متحرک و انیمیشنی نیز پشتیبانی می کنند و موقع انتخاب شدن با افکت های جالبی،کنار می روند.


مایکروسافت در طراحی رابط کاربری Metro دست به سنّت شکنی زده و شما اگر بخواهید ادامه ی یک صفحه را مشاهده کنید باید آن را به چپ و راست حرکت دهید، نه به بالا و پایین! این مسئله ممکن است آنهایی که عادت ندارند را کمی اذیت کند. امکان سفارشی ساختن آیمر ها هم وجود دارد. شما می توانید با کلیک روی آیکون قلب شکسته که بالای آیمر انتخاب شده ظاهر می شود؛ آن را حذف کنید. برای تغییر مکان آیمر ها هم کافی است که آنها را به محل مورد نظر بکشید(Drag کنید)امکان تغییر رنگ آیمر ها هم وجود دارد؛ در حال حاضر می توانید آیمر ها را به رنگ های آبی، نارنجی، سبز و قرمز در آورید. مواردی که گفته شد باعث شده اند که رابط کاربری Metro بتواند سبک مخصوص به خود را داشته باشد و تا حدی متفاوت از رابط های کاربری دیگر به نظر برسد.



نکته بعدی در این رابط کاربری Hub ها هستند. این ها برنامه هایی هستند که برنامه های دیگر شما را دسته بندی می کنند. برای مثال اگر شما تعداد زیادی برنامه برای ویرایش عکس ها داشته باشید که در منوی اصلی پراکنده شده اند، می توانید آنها را در Hub مربوط به Photos ببینید این Hub در گوشه سمت راست جایی که شما در آن عکس ها را مشاهده می کنید قرار دارد! مثلا طبق تصویر زیر می توانید Hub مربوط به قسمت موزیک و ویدئو، که در سرویس Zune قرار دارد را ببینید. بخش هایPeople، فروشگاه، موزیک و ویدئو، آفیس، تصاویرو بازی ها؛ هر کدام Hub مخصوص به خود را دارند.


بخش People جایی است که در آن می توانید تماس های اخیر خود و لیست مخاطبان را بیابید. بخش Picture برای نمایش تصاویر و دسته بندی آنها طراحی شده، بخش Office از نرم افزار هایی مانند Excel, Word و... تشکیل شده است. بخش Marketplace فروشگاهی است برای نرم افزار ها و بازی هایی است که می توانید آنها را آنلاین بازی کنید؛ درست مانند بخش Xbox Live! کاربرد بخش Music+Video سرویس Zune هم که از نامش مشخص است.



- مولتی تسکینگ و معماری نرم افزاری:
همیشه افرادی هستند که می خواهند بدانند در ویندوز فون 7 چه چیزی در پس پرده ی Multitasking اتفاق می افتد؛ ما هم در این جا قصد داریم در این باره صحبت کنیم اما برای این که بهتر متوجه این موضوع شوید باید توضیحات مختصری درباره ی معماری نرم افزاری این سیستم عامل ارائه کنیم.


در نسل جدیدِ سیستم عامل هایی که برای گوشی های هوشمند ارائه می شوند، معماری نرم افزار های سری ویندوز فون 7 کاملا ناآشناست. تا قبل از این معماری نرم افزاری Sandbox یکی از اجزایی بود که بر روی نرم افزار های متعلق به دو سیستم عامل iPhone OS و Android اجرا می شد؛ سندباکس نام مکانیزمی است که برنامه ها و کد های غیر قابل اعتماد را در سطحی جداگانه به اجرا در می آورد تا باعث امنیت بیشتر و باگ های کمترگردد. این بار ویندوز موبایل تقریبا هر کاری را با به اجرا در آوردن یک Silverlight یافریم ورک های XML و یا HTML و JavaScript (در مرورگر) انجام میدهد و به هر حال اجرا اپلیکیشن ها در این نسخه بهبود یافته و کمتر با Error مواجه می شوند. اطلاعات دیگر در مورد معماری این سیستم عامل را می توانید در جدول زیر بیابید.



سری ویندوز فون 7 به خودی خود از Multi-Tasking پشتیبانی می کند.در توضیح زیر، به این نکته توجه داشته باشید که فرایند های اجرای برنامه ((فرابر)) نامیده می شوند(مخفف: فرایند اجرای برنامه).این سیستم عامل از مدل وضعیتی خاصی استفاده می کند که به فرابر ها اجازه می دهد که از حالت و وضعیتی که قبلا در آن قرار داشتند، از سر گرفته شوند. زمانی که شما یک برنامه مستقل از ویندوز را کوچک (Minimize) می کنید و برنامه دیگری را اجرا می کنید، مرکز توجه ویندوز روی فرابر در حال اجرا قرار می گیرد و برنامه قبلی شما در این حالت بسته می شود. در این وضعیت برای جلوگیری از خراب شدن کار ها فرابر های برنامه اول موقتا ذخیره می شوند و این کار Dehydrating نام دارد که در لغت به معنای ((چیزی را بی آب کردن)) است اما در این جا بهتر است ((بی جان سازی)) معنی شود. زمانی که شما به برنامه باز می گردید فرایند Rehydrating انجام می پذیرد و برنامه جانی دوباره به خود می گیرد!



تا این جا در مورد برنامه هایی حرف زدیم که مستقل از ویندوز اند اما اگر یک برنامه که از ساختمان ویندوزموبایل به شمار رود را Minimize کنید؛ به آن اجازه فعالیت داده می شود و در هنگام مولتی تسکینگ برنامه وابسته به ویندوز همچنان در پس زمینه در حال اجرا است و فرابر آن متوقف نمی شود از جمله مواردی که از این قاعده پیروی می کنند: بارگذاری وب سایت در پس زمینه، پخش موزیک توسط Zuneو دیگر برنامه های ارائه شده توسط مایکروسافت را می توان نام برد.


هر چند سری ویندوز فون 7 از مولتی تسکینگ پشتیبانی می کند اما تنها برای نرم افزار های وابسته به مایکروسافت امکان مولتی تسکینگ کامل را فراهم می کند و از نظر بسیاری، این که توسعه دهندگان مستقل نرم افزار ها نمی توانند به طور کامل از این امکان استفاده کنند و محدود به شرایط ذکر شده در بالا هستند؛ یک ضعف برای این سیستم عامل به شمار می رود. به هر حال هر کاری کنیم باید بدانیم که ویندوز موبایل هنوز مانندiPhone OS یا Android، اپن سورس نیست و انتظار این محدودیت ها از آن می رود.


بگذریم ... اگر شما تا کنون از سیستم عامل ویندوز موبایل استفاده می کردید پس باید با سناریو آن هم که سعی در بیشتر کردن طول عمر باتری دارد، آشنا باشید. در این جا این سوال مطرح می شود که زمانی که برنامه های پس زمینه از توان CPU و رم استفاده می کنند، چگونه باید منابع برای پردازش برنامه در حال استفاده به کار گرفته شوند. در پاسخ باید گفت که این مشکل باعث افت تدریجی عملکرد در سری ویندوز موبایل می شد اما مایکروسافت به طور جدی آن رویه را از بین برده است و دیگر اجازه چنین اتفاقی را نمی دهد. نکته بعدی این است که سخت افزار های جدید تر و پردازنده های قدرتمند تری که به دنیای تلفن های همراه وارد شده اند به ما این اجازه را می دهند که بتوانیم نرم افزار های قدرتمندتر را با سرعت بیشتری اجرا کنیم و اگر در این مساله یک گام دیگر به جلو برداریم و از پردازنده های قدرتمندی مثل Cortex A9 یا Moorestown شرکت اینتل استفاده کنیم، از امکان مولتی تسکینگ سریع تر و بهتر بهره مند خواهیم شد و باتری را هم تا حدود زیادی حفظ خواهیم کرد.


- انواع خبر سازی:
در ویندوز فون 7، سه روش برای آگاه سازی کاربر وجود دارد: روش اول این است که به اپلیکیشن وب اجازه داده می شود تا بخشی از تازه های (پیام یا ...) دریافتی را در قالب یک حالت اسلاید مانند در بالا یا پایین صفحه به نمایش در آورد که به این اخطار ها Toast گفته می شود زیرا افکت بالا آمدن آنها، شبیه نان توستی است که از توستر به بیرون پرتاب می شود؛ جالب است، نه!؟ روش دوم نمایش یک آیمر است؛ این امکان به توسعه دهندگان نرم افزار های این سیستم عامل داده شده است که بتوانند کاربران را با استفاده از نمایش یک آیمر و یا نمایش یک متن در بالای صفحه از تازه ها باخبر سازند و بالاخره آخرین راه این است که اطلاعات جدیدی که توسط برنامه های نصب شده دریافت می شوند، به صورت پایین آمدن یک اسلاید از بالای یا پایین صفحه نمایش آشکار خواهند شد.تماس های ورودی هم با افکتی شبیه به روش Toast پدیدار میشوند.



تمامی این هشدار ها از طریق سرویس آگاه سازی ویندوز(notification Service) به کاربر داده می شود. در واقع توسعه دهندگان ویندوز فون 7 به این فکر بوده اند که با فراهم آوردن دسترسی نرم افزار های مستقل از ویندوز به سرویس آگاه سازی برای هشدار به کاربران بتوانند این امکان را ایجاد کنند که نرم افزار دائم در پس زمینه باز نباشد و بدین وسیله هم بار پردازنده سبک تر شود و هم باتری کمتری مصرف گردد.


- وضعیت Cut و Paste:
هر ** نداند فکر می کند که ویندوز CE و ویندوز موبایل هر دو از همان روز اول به امکان Cut & Paste مجهز بودند! این در حالی است که مدت زیادی بود که کاربران ویندوز موبایل از عدم وجود امکان Copy & Paste شکایت داشتند و آن را یک ضعف بنیادی در رقابت با حریفان می دانستند. البته واضح است که عدم وجود امکان Copy & Paste(در متن ها) ویندوز موبایل را یک گام عقب تر از سایر رقبایش می انداخت و مایکروسافت از این که بگوید کِی این امکان را اضافه خواهد کرد طفره می رفت انگار که خود مایکروسافت هم مطمئن نبود که چه زمانی این امکان را اضافه می کند تا این که اعلام شد: سیستم عامل جدید هم از Copy & Paste پشتیبانی نمی کند. بله، بر اساس آخرین گزارش ها سری ویندوز فون 7 از این امکان پشتیبانی نخواهد کرد.


اما این کار مایکروسافت ظاهرا بدون دلیل نبوده و آقای مک جی (McGee) مدیر ارشد بازاریابی مایکروسافت موبایل در بخش ارتباطات تجاری این شرکت(!)، دلیل این کار را این گونه عنوان می نماید( مردم زمانی که می خواهند یک آدرس را نگهداری کرده و روی نقشه های GPS آن را مشاهده کنند یا یک کلمه را در مرورگر خود انتخاب کرده و آن را جستجو کنند و یا یک شماره تلفن را برای انجام تماس وارد کنند؛ می خواهند از امکان Copy & Paste استفاده کنند. ما (منظور ویندوز فون است) در واقع این موقعیت ها را تشخیص می دهیم و کاربر را قادر می سازیم که با انجام یک لمس کوچک بتواند این کار ها را انجام دهد.))


چیزی که مایکروسافت آن را پیاده سازی کرده شبیه به روشی است که پیش از این در iPhone OS دیده شده بود. در واقع تشخیص متن مورد نظر از این راه صورت می گیرد: هر یک از متن هایی که توسط کاربران مشخص یاhighlight شده باشند (شامل شماره تلفن یا یک آدرس) به طور پیش فرض در فرم Dialer (شماره گیر) یا نقشه های Bing اعمال می شوند. در واقع اشاره های طولانی در نزدیک هر چیزی که انتخاب شده باشد باعث می شود که آن به فرم های دیگر هم منتقل شوند. مثلا اگر چیزی که انتخاب کرده باشید به صورت متن باشد، می توانید آن را در وسط یک پیام قرار دهید یا اگر گزینه انتخابی شما یک تصویر باشد می توانید آن را MMS کنید یا آن را در تصاویر خود ذخیره نمایید! با این حال بعضی هنوز هم معتقد اند که Copy & Paste آزادی عمل بیشتری را به کاربران می دهد.


- فروشگاه و نرم افزار های مستقل:
استفاده از فروشگاه یک راه انحصاری برای کاربران است تا بتوانند نرم افزار های دیگری را روی ویندوز فون 7 نصب نمایند. برنامه Marketplace (فروشگاه) دارای Hub هایی است که برای مصارف و مقاصد مختلفی به کار می روند. برنامه ها، بازی ها، موزیک، پادکست ها، آپدیت ها و... همه جزء Hub هایی است که در این برنامه به چشم می خورد با این حساب شما می توانید هر چیزی که دلتان بخواهد را از Marketplace تهیه نمایید!


نکته بعدی که راجع به Marketplace می توان گفت این است که این نرم افزاربرای توسعه دهندگان امکان استفاده از API ها را فراهم می کند تا بتوانند نسخه های آزمایشی از نرم افزار ها و یا بازی ها را عرضه کنند و زمان انقضای آن ها را هم هر وقت که می خواهند تعیین کنند. این کار باعث شده که کاربران این سیستم عامل بتوانند نرم افزار ها یا بازی های مورد نیاز خود را قبل از خرید امتحان کنند البته در این مورد نقصی هم وجود دارد و آن این است که اطلاعاتی که کاربران در نرم افزار ها داشته اند بعد از خرید نسخه کامل دوباره از بین رفته و باید جایگزین شوند. پیش از خرید برنامه ها می توانید نسخه آزمایشی آن ها را امتحان کنید، صحنه هایی از آنها را مشاهده کنید، از بررسی ها و امتیاز آنها باخبر شوید و ... . این موارد به شما کمک می کنند که بهتر بتوانید برنامه مورد نظر خود را انتخاب کنید.





برنامه های مستقل از ویندوز هم به صورت یک آیمر در صفحه اصلی نمایش داده می شوند البته آیمر این برنامه ها نمی تواند بزرگ تر از یک مربع باشد اما آیمرهای نرم افزار های وابسته به ویندوز می توانند بزرگ تر باشند! همچنین نرم افزار های مختلف در Hub های مربوطه هم نشان داده خواهند شد.مارکت پلیس را در اجرای برنامه ها دست کم نگیرید زیرا ویندوز هر برنامه ای را که اجرا کند، ابتدا وضعیت آن را در مارکت پلیس چک می کند و اگر خطایی مشاهده نشد آن را به اجرا در می آورد؛ پس کلید اجرای برنامه ها هم در دست مارکت پلیس است!


Marketplace فعلا از اپلیکیشن های 30 منطقه دنیا پشتیبانی می کند و از این رو باید شاهد زبان ها و سبک های متنوعی در برنامه های ارائه شده باشیم!


- بازی و سرگرمی در سری ویندوز فون 7:
اولین چیزی که باید بدانید این است که ویندوز فون در تمام این مدت بر روی یک گجت ساخت شرکت آسوس که نام و نشانی هم روی آن درج نشده بود اجرا شد که شما می توانید عکس این دستگاه را در زیر ببینید.




مایکروسافت برای این که بتواند ویندوز فون 7 را به یک پلتفرم قانع کننده برای بازی ها تبدیل کند؛ باید از دو ویژگی اصلی ویندوز فون دفاع کند.
اولین: ویژگی قدرتمندی که مایکروسافت را تثبیت می کند این است که می تواند از کد های بازی ها در سرتاسر چیزی که آن را Three-Screens and Cloud نامیده است بهره ببرد.



بله، همانطور که در جدول بالا می بینید، XNA-Framework کلید طلایی مایکروسافت است. کد هایی که با XNA-Framework نوشته می شوند، به سادگی و با کمترین زحمت به کد های مناسب برای نسخه های کنسولی و یا ویندوز موبایل تبدیل خواهند شد و این بدون شک باعث می شود که بازی های زیادی برای سری ویندوز فون 7 تولید شوند. البته طبعا کیفیت تصویر، کیفیت تکسچر ها و ... در بازی هایی که برای سری ویندوز 7 ارائه می شوند؛ پایین تر هستند چون پردازنده های موجود در موبایل ها توانایی پردازش کیفیت بسیار بالا را ندارند اما این که ویندوز فون 7 از چنین پلتفرم قدرتمندی پشتیبانی می کند، باعث خوشحالی تعداد زیادی از کاربران و همینطور برنامه نویسان خواهد شد.


اما بد نیست اگر اطلاعات بیشتری در مورد XNA ارائه کنیم(منبع این پاراگراف: انجمن تخصصی برنامه نویسی دات نت): XNA-Framework بر پایه .net-framework ارائه شده است و برای توسعه بازی ها در این پلتفرم از زبان C# (سی شاپ) استفاده می شود. کد هایی که بر پایه XNA نوشته می شوند می توانند بر روی پلتفرم های مختلفی مانند: ویندوز، Xbox 360 و ویندوز فون استفاده شوند. زبان XNA مجموعه ای از کد های سطح پایین را در خود جمع کرده و بدین ترتیب تضمین می کند که در حین جابه جا شدن بازی از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر، فریم ورک خود مسئول هماهنگ کردن تغییرات بین پلتفرم های مختلف خواهد بود. این امر به توسعه دهندگان بازی ها کمک می کند که به جای درگیر شدن با جزئیات پلتفرم، بیشتر به محتوا و طراحی بازی خود توجه داشته باشند. این فریم ورک به همراه ابزار های کمکی از قبیل XACTارائه شده است که به برنامه نویسان اجازه می دهد ویژوال، صدا و مدل کاراکتری را به بازی های خود اضافه کنند.


در تصویر بالا منظور از Cloud همان جریان پردازش ابری است که شاید از آن اطلاع داشته باشید. با این وجود می توانید از امکانات Windows Live, Bing و Xbox Live استفاده نمایید که این هم برای بسیاری خبر خوشی است.


دومین ویژگی : همان سرویس های Cloud مایکروسافت است که به کاربران امکان می بخشد که در محیط اینترنت نیز بتوانند از امکانات مورد نیاز برای داشتن یک تجربه لذت بخش برخوردار باشند. حال این سرویس ها می توانند مانند Xbox Live برای بازی های آنلاین به کار روند یا می توانند مانند Bing امکانات مختلفی از قبیل نقشه های GPS، موتور جستجو و ... را به همراه خود داشته باشند و یا موارد دیگر ...


برای تست ما از نسخه نمایشی بازی The Harvest استفاده کردیم که بر پایه XNA-Framework ارائه شده است. این بازی از نود درصد کد هایش در اجرا بین این سه پلتفرم استفاده می کرد و واقعا تکسچر ها در هر سه پلتفرم به خوبی پردازش شدند و باگ خاصی هم دیده نمی شد. در ویندوز فون این بازی با سرعت مناسبی اجرا شد. البته برروی یک مونیتور 3.7 اینچی با رزولوشن 800x480 و عملکرد لمسی مناسبی هم به نمایش می گذاشت ولی در طول اجرا با خطا هایی در شناخت حرکت مربوطه مواجه شد که البته این خطا ها قابل چشم پوشی هستند. در کل عملکرد ویندوز فون در اجرای بازی ها مناسب بود. لازم به ذکر است که ویندوز فون 7 از XNA Game Studio 4.0 پشتیبانی کامل می نماید.


- عملکرد مرورگر:
طبیعتا اولین کاری که انجام شد، اجرای مرورگر بود. مرورگر ویندوز فون 7، nyt.com را به طور پیش فرض به عنوان صفحه اصلی انتخاب می کند.از اپراتور AT&T برای اتصال به اینترنت استفاده شد و متاسفانه این اپراتور در آن ساعت از سرعت بسیار پایینی برخوردار بود به طوری که در تمام زمان وبگردی به ندرت سرعت بالای 150kbps مشاهده شد. با این حساب مرورگر صفحات را به کندی نمایش می داد. در چنین وضعیتی هر چقدر هم که خوشبین باشید نمی توانید از این مرورگر لذت ببرید؛ مگر این که در ایران باشید!


اما تمام مشکلات را هم نمی توان به گردن اپراتور انداخت. در طول کار با این مرورگر بعضی از لمس ها اشتباه تشخیص داده می شدند. در کل اگر Fire Fox برای ویندوز 7 ارائه شود؛ باید آن را امتحان کرد؛ چون IE می توانست بهتر از این ها باشد. در کل عملکرد مرورگر پیش فرض ویندوز فون 7، چیزی بین اینترنت اکسپلورر نسخه های 7 و 8 است.




- موتور جستجوی Bing :
حالا وقت آن رسیده که به سراغ Bing برویم. شما در صفحه اصلی، هیچ گونه آیمری که نقشه های GPS را به نمایش گذارد، نمی بینید. علت این موضوع آن است که مایکروسافت جدا می خواهد که کاربران از طریق جستجو به بسیاری از موارد دست پیدا کنند و موتور جستجوی Bing می تواند گستره وسیعی از اطلاعات را مانند وب، آب و هوا، نقشه ها، مسیریاب ها و... جستجو کند و این جستجو نه فقط به اینترنت ختم نمی شود بلکه توانایی جستجو میان SMS,MMS,Email ها هم نیز به کاربران داده میشود.


Bingدر جستجوی درون وب فرق زیادی با دیگر موتور ها ندارد اما اگر یک مکان را جستجو کنید، مثلا یک رستوران مکزیکی، آن گاه اولین نتایج، نزدیک ترین مکان ها به شما خواهند بود. یعنی نتایج بر اساس دور و نزدیک بودن مرتبه بندی می شوند. در کل نتایج موتور جستجوی Bing همانگونه که انتظارش را دارید، دسته بندی میشوند و مشکل خاصی در نتایج وجود ندارد اما Bing جای زیادی برای پیشرفت دارد و می تواند بهتر هم بشود. همانطور که مشاهده کردید، جستجو کردن چیزی است که در ویندوز فون 7 باید به آن عادت کنید.


- مشخصات سخت افزاری پشتیبانی شده:
ویندوز فون 7 از این مشخصات سخت افزاری پشتیبانی می کند:



همانطور که در جدول بالا مشاهده می کنید، ویندوز فون 7 از صفحه های لمسی با تکنولوژی خازنی پشتیبانی می کند. نخست باید توضیحی از این تکنولوژی داده شود تا موضوع برای کاربران روشن تر گردد:


در ساخت این گونه صفحات از یک لایه رسانا که عمدتا از جنس اکسید ایندیوم است؛ استفاده میشود و در زیر این لایه جریان الکتریکی مستمر و دائمی وجود دارد؛ با کوچکترین لمس دست به این لایه به علت وجود بار الکتریکی در بدن انسان، در جریان الکتریکی این لایه تغییر مشخصی ایجاد می شود و همین تغییر کافی است تا محل دقیق لمس مشخص گردد. یکی از نکات مثبت این فناوری این است که خطای آن در تشخیص لمس ها بسیار کم است و همچنین امکان Multi touch را به صفحه نمایش می دهد. از دیگر ویژگی های مثبت این است که این گونه صفحه ها می توانند کوچکترین لمس ها را نیز تشخیص دهند. در مقابل، قیمت تمام شده بالای این صفحه ها نسبت به نوع مقاومتی می تواند به عنوان نقطه ضعف این صفحه ها مطرح شود. صفحه نمایش آیفون نیز از نوع خازنی است.
ویندوز فون 7 از طیف وسیعی از سنسور ها نیز پشتیبانی به عمل می آورد. A-GPS، Wi-Fi ، شتاب سنج، قطب نمای دیجیتالی، رادیو، تشخیص شدت نور و سنسور مجاورت که وظیفه آن قطع کردن صفحه نمایش در هنگام نزدیکی به گوش است، از این قبیل هستند.اما در این مورد با وجود سنسور ژیروسکوپ در آیفون 4 که تغییرات را در شش زاویه تشخیص می دهد، شتاب سنج چندان چشمگیر نیست.

ویندوز فون 7 توانایی پشتیبانی از دوربین های 5 مگاپیکسل یا بالاتر را دارد و از فلاش و کلید اختصاصی دوربین (دکمه شاتر) نیز پشتیبانی می نماید. در بخش مولتی مدیا ویندوز فون 7 از فرمت های رایج و همچنین شتاب دهنده ی کدگشایی، پشتیبانی می نماید. با افزودن برنامه های دلخواه خود به این سیستم عامل می توانید توانایی آن را در پخش فرمت های مولتی مدیا افزایش دهید.

اما وقتی که صحبت از حافظه می شود این سیستم عامل باید از حداقل از 256 مگابایت رم برخوردار باشد و می تواند حافظه ای معادل 8 گیگابایت یا بالا تر را مورد پشتیبانی قرار دهد. البته خبری از SD کارت نیست!

پردازنده ی گرافیکی (GPU)با پشتیبانی از شتاب دهنده گرافیک DirectX 9.0 یکی دیگر از ملزومات این سیستم عامل است. پردازنده ی مورد نیاز نیز Cortex یا scorpion و یا مدل های بالاتر است.ویندوز فون 7 از دو رزولوشن صفحه نمایش پشتیبانی میکند که اولی 480x800 با آرایش 3:5 بوده و دومی 320X480 با آرایش 2:3 می باشد. در این مورد هم آیفون 4 با رزولوشن 960x640 پیروز میدان است.

- در نهایت:
عملکرد ویندوز فون 7 را میتوان خوب توصیف کرد اما هنوز رقبای زیادی دارد که باید با آنها به مبارزه بپردازد. بدون شک بزرگترین رقیبان این سیستم عامل iOS4 و Android هستند که بسیار قوی ظاهر شده اند و به نظر می آید که رقابت با آنها برای مایکروسافت کار سختی خواهد بود. از یک طرف بسیاری از تولید کنندگان به علت متن باز (open source) بودن Android به آن روی آورده اند و این سیستم عامل مدتی است که جای پای خود را در بازار محکم کرده و از سوی دیگر ویندوز با آمار تولید برنامه های بسیار زیاد برای iPhone مواجه می شود. حال این که مایکروسافت که به این راحتی ها حاضر نیست متن باز را بپذیرد، چگونه از پس این دو غول بر خواهد آمد؛ چیزی است که باید صبر کرد و بعد از ارائه ویندوز فون 7، پاسخ آن را یافت.


ویندوز فون 7 ویژگی های مثبت زیادی دارد که زیبایی رابط کاربری مترو، راحتی کار با آن، پشتیبانی بسیار عالی از office، پشتیبانی از XNA-Framework و همخوانی آن با Xbox و Windows را میتوان از این جمله دانست. اما در مقابل این ویژگی های مثبت: open source نبودن، مولتی تسکینگ نچندان جالب برای برنامه های مستقل از ویندوز (البته این مورد فقط در تئوری ضعف دارد و به هیچ عنوان برای کاربر مشکل ساز نیست) و از این قبیل مشکلات به عنوان نقاط ضعف این سیستم عامل تلقی می شوند. حال تصمیم با شما کاربران است که کدام را انتخاب کنید.

منیع:نارنجی

دوشنبه

بند

دوستت دارم اما نمی توانی مرا دربند کنی

همچنان که آبشار نتوانست همچنان که دریاچه و آب نتوانستند و بند آب نتوانستند

پس مرا دوست بدار آنچنان که هستم و در بند کشیدن روح و نگاه من مکوش

و مرا بپذیر آنچنان که هستم

بدان سان که دریا می پذیرد
کتاب دربند کردن رنگین کمان نوشته غاده السمان
بسیاری از مردم در بیست و پنج سالگی می میرند اما تا هفتاد و پنج سالگی به خاک سپرده نمی شوند.


ماکس فریش

یکشنبه

شهر نو و مشکلات

یک روز از طرف برنامۀ «در شهر» با یارو مصاحبه کردند: به نظر شما برای حل مشکل اشتغال جوانان چه باید کرد؟
ـ باید شهر نو را بازگشایی کر
ـ شهر نو چه ربطی به اشتغال دارد؟
ـ تعداد جوانان بیکار ما، دقیقا به تعداد تقاضایی هست که در عرصۀ خدمات جنسی داریم. بالاخره اگر فرهنگ شهر نو ترویج شود، یکی خدمات عرضه می‌کند، یکی در کار توزیع می‌رود، یکی در کار تبلیغات وارد می‌شود...، حجم زیادی اشتغال ایجاد می‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فردای همان روز، موضوع برنامه، افزایش کیفیت تحصیل در دانشگاهها بود. بار دیگر با همان آقا مصاحبه کردند: به نظر شما برای افزایش سطح علمی دانشگاهها و اشتغال دانشجویان به تحقیق، چه باید کرد؟
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به سطح علمی دانشگاهها دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطیل است، هر کس می‌خواهد با جنس مخالف رابطه داشته باشد، صرفا می‌تواند این ارتباط را در کلاسهای دانشگاه برقرار کند. نتیجه این می‌شود که دانشگاهها مملو از افرادی است که برای کاری غیر از علم آمده‌اند. اگر شهر نو باز شود، فقط کسانی دانشگاه می‌روند که واقعا به علم علاقه‌مندند. آن وقت مشکل از اساس حل است و جو دانشگاهها کاملا علمی می‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس فردا، موضوع برنامه، مشکل ترافیک تهران بود. باز نظر همان یارو را تصادفا خواستند:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به ترافیک دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطیل است، خواهران محترم مجبورند جاهای مختلفی در سرتاسر شهر توقف کنند. وقتی برادران به آنها مراجعه می‌کنند و ترمز می‌زنند، بالاخره سریع که نمی‌شود سوار شوند. تا بیایند چانه بزنند و سر قیمت و مکان و نوع خدمات به توافق برسند، یک عالمه راه بندان می‌شود. اگر جایی مثل شهر نو باشد که اینها همه را از معابر شهری به آنجا منتقل کنند، مشکل ترافیک تهران کامل حل خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفتۀ بعد، موضوع خروج ارز از کشور بود. باز همان آقا به تلفن برنامه زنگ زد:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به خروج ارز دارد؟
ـ این همه جوانها مجبورند برای رفع نیاز خود به اوکراین و آنتالیا و عشق آباد و هر قبرستانی سفر کنند. اگر شهر نو فعال شود، این همه سرمایۀ ملی در خود کشور مصرف خواهد شد و ارز هدر نخواهد رفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفتۀ بعد، موضوع: رواج توریسم و ورود ارز به کشور. باز همان آقا:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به رواج توریسم دارد؟
ـ برای این توریستها ایران نمی‌آیند که امکان عشق و حال ندارند. اگر شهر نو فعال شود، صنعت توریسم هم رونقی صد چندان پیدا خواهد کرد و یک عالمه ارز وارد کشور می‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفتۀ بعد، موضوع: شاد نبودن جوانها، و نبود امید به آینده، خشونتهای خیابانی، و تظاهرات جوانان علیه دولت. باز، همان آقا:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به شادی جوانها و خشونت و تظاهراتشان دارد؟
ـ وقتی جوانها این همه وقت از دوران بلوغ در سن دوازده سالگی تا حدود سی و چند سالگی که ازدواج می‌کنند میل جنسیشان ارضا نشود، عقده‌ای می‌شوند و دایم غر می‌زنند و اصلا هم شاد نیستند. اگر وقت کنند با هم دعوا می‌کنند. اگر وقت نکنند سر اندک چیزی به خیابان می‌ریزند و با سیاستمدارها دور برمی‌دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفتۀ بعد، موضوع: فساد اداری. باز همان آقا: باید شهر نو را احیا کرد.
ـ آخر چرا؟ این یکی دیگر خداوکیلی ربطی ندارد!
ـ اختیار دارید! وقتی شهر نو تعطیل شد، این همه د و ج و مادر ق و حرام زاده، مجبور شدند برای ادامۀ زندگی وارد ادارات مختلف شوند و از همان روشها که بلد بودند، برای کسب درآمد استفاده کنند. شهر نو را باز کنید، آن وقت ببینید چطور مشکل فساد اداری مملکت حل می‌شود

شنبه

انسان، انــــگل مخلوقات ...

لکه ای کوچک که به رنگ آبی پر رنگ در بالا سمت راست تصویر مشخص است آب و دیگر قسمتهای تصویر نفت است!
عکس ماهواره ای خرداد هشتاد و نه سازمان ناسا از ۲۵ کیلومتری کره زمین، خلیج مکزیک…
تصاویر دلخراش و غم انگیز زیر، گوشه ای بسیار کوچک از حادثه نشت نفت در خلیج مکزیک که حدود یک ماه پیش به وقوع پیوست می باشد…


این جنایت توسط موجوداتی به وجود آمده است که از تکبر و خودخواهی بی حد، خود را اشرف مخلوقات هم میدانند!…!
کدام یک از موجودات زنده خلق شده، قادرند همچین فاجعه های برای دیگر موجودات به وجود آورند!

بزرگداشت مصدق

سخن بی پرده باید گفت وقت راز پوشی نیست
اگر دشمن ز بیم نام تو بر خویش می لرزید
و می کوشید تا گرد فراموشی بپاشد روی نام تو
دلم می گیرد از این هم نبردان و ز همراهان
که از خاطر تو را بردند
ندانم من ز روی سهو یا از عمد
تو را و رادمردی تو را بردند از خاطر
تو را شیر بزرگ شرق تو را ای مظهر آزادگی، حتی
به نامی یاد ننمودند
و قلب عاشقانت را به یادی شاد ننمودند
اگر او را همان طاغوت به زندان برد
ابر مرد وطن گر عاقبت در بند زندان مرد
چرا با سوره ی الحمد روانش را به جنت شاد ننمودند
و نامش را پس از آزادی مردم چرا آزاد ننمودند
دریغی نیست
تو یادت همچو خورشید فروزان جاودان ماند
و نامت هزاران سال دیگر نیز هرآزاده باشوق می خواند.
و می داند که در روز مصیبت
همچو کوهی استوار از پا نیفتادی
و در سیل حوادث
سر گران چون کوه اِستادی
ولی آزرده دارم من
و اینک سر زحسرت در گریبان برده دارم من
ولی اندوه من دیری نمی پاید
و ای محبوب من
آن روز می آید
که این مردم
بدانسانی که تو می خواستی
دلشاد می گردند
و از هر بندی به هر نامی که باشد
عاقبت آزاد می گردند
نمی دانی که بعد از تو چه بر ما رفت
و چه گلهای سرخی – بهتر از صد گل – هزاران گل
به روز تیر باران ها
به روی خاک افتادند
چه تختی ها
پس از آنگونه سختی ها
به مردی جان سپردند و به پیش خصم
جوانمردانه اِستادند
تو بودی اُستاد مردی و رادی
تو درس راد مردی را
به مردان یاد می دادی
و ما پویندگان راه تو
تا روز پیروزی و بهروزی
به جان راه تو را
پیوسته می پوئیم
و می گوئیم
گرامی باد نام تو
و نامی باد نام تو
“حمید مصدق”

چهارشنبه

آندم که حجاب ها برداشته شوند ... !!! (آخرین روز آبان خود را چگونه گذراندید؟)

معرفی نامه:
شبکه دوستان عزیز من از دید دیگران شبکه گسترده ای هست، ولی خودم اینطور فکر نمیکنم (البته از نظر تعداد درست میگن)، ولی دوست های نزدیکم تعدادشون خیلی کمه، بالاخره گاهی نیاز دارم که بدون ترس از قضاوت و دخالت و خوب و بد شدن و درست و غلط شدن و ... یکی رو داشته باشم یه درد دل کوچیکی باهاش بکنم، که همین الان که فکر میکنم هیچ کس تو ذهنم نیست، دوستان خیلی دوست دارن از من بشنون ... ولی از هر کدوم زوایای ظریف و تاریکی رو میبینم که به خودم میگم نه، ولش کن، به درد سرش نمیارزه، چه کاریه حالا، ... بی خیال ...
از طرفی چون به هر حال گوش شنوای خیلی از دوستان هستم، خیلی چیزا زا خیلی جا ها میشنوم، که موضوع حجاب از همین جا شروع میشه ...
سر یک کلاسی که الان اصلا تائیدش نمینم (ولی به یه بارش میارزید) دوستان زیادی پیدا کردم از دختر پسر و پیر وجوون ... خیلی از این دوستان در طول هفته باهام در تماسند و احوال پرسی و به قولی sharing داریم (همون درد دل خودمون) تو facebook هم که همه دوستان جمعند و زیر و پی زندگی همه قابل رویت و پی گیریه ...
دوست گلم (و) از خیلی وقت پیش در مورد مسائل کاریش باهام صحبت میکرد و تبادل نظر هائی با هم داشتیم. که معمولا شکایت بود
همکلاسی گل دبیرستانم (ق) رو دو سه هفته پیش تو یه رستوران تو خ پاسداران دیدم (گرد هم آئی هم دبیرستانی ها بعد از پانزده سال)
دوست گلم (ب) با (و) هنوز سر همون کلاسی که میرفتم میشینه و همکلاسین
من و (ب) گاهی پای تلفن sharing میکنم و ... تا اینجا همه چیز به نظر عادی میاد و اصل داستان از همین جا شروع میشه ...
یه روز وقتی با (و) میرفتم به سمت محل کار یکی از دوستان : (م)، (ب) زنگ زد که در مورد مشکلی که با دوستش داره با هم صحبت کنیم. صحبت من که تموم شد (و) و (س) (دوست دیگر و مشترک) مطالبی رو مطرح کردند که جالب بود. (س) پرسید: (ب) باهات یاره؟ گفتم نه، گاهی حرف میزنیم و درد دل میکنیم. (و) هم گفت که همکارش عکس (ب) رو تو فیسبوک دیده و از (و) خواسته که این دو تا رو با هم دوست کنه. اونم گفته میخوای بیا تو یه سمیناری ببینش، ولی بقیش با خودته.
منم چیزی نگفتم، تا وقتی که تلفنی با (ب) صحبت کردم و قرار شد یه برنامه با دوستان بچینیم گپی دور هم بزنیم. بلا فاصله (و) زنگ زد، وقتی گوشی رو برداشتم یه صدای آشنائی سلام کرد و از گرد هم آئی دوستان مدرسه که سه هفته پیش بود صحبت کرد. راستش کف کردم. دوست دبیرستانم (ق) یکی از شرکای شرکتی بود که (و) توش کار میکرد، و ما با هم کلی راجع به این آدم حرف زده بودیم. و از اون جالب تر این که این همونیه که از (ب) تو فیس بوک خوشش اومده .... جل الخالق، عجب دنیای کوچیکیه، و چقدر حجاب بین آدمهاست و بی خبریم یا خودمون رو به بی خبری میزنیم.
خلاصه کلی حال کردم با شبکه به ظاهر گسترده دوستانم. البته به (ب) هم ندا رو دادم که گوشی دستش باشه ;)

یکشنبه

حق !؟ حق چی کشک چی!؟

"حق هرگز با اکثریت نیست مگر اینکه رفتار اکثریت برحق باشد "


(دشمن ملت /هنریک ایبسن)

دوستيت را ابراز كن

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هايشان را بر روی دو ورق کاغذ بنويسند و پس از نوشتن هر اسم يک خط فاصله قرار دهند .

سپس از آنها خواست که درباره قشنگترين چيزی که ميتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هايشان بگويند ، فکر کنند و در آن خط های خالی بنويسند .
بقيه وقت کلاس با انجام اين تکليف درسی گذشت و هرکدام از دانش آموزان پس از اتمام ،برگه های خود را به معلم تحويل داده ، کلاس را ترک کردند .
روز شنبه ، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه ای جداگانه نوشت ، وسپس تمام نظرات بچه های ديگر در مورد هر دانش آموز را در زير اسم آنها نوشت .
روز دوشنبه ، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحويل داد .
شادی خاصی کلاس را فرا گرفت .
معلم اين زمزمه ها را از کلاس شنيد " واقعا ؟ "
"من هرگز نمی دانستم که دیگران به وجود من اهمیت می دهند! "
"من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند . "
ديگر صحبتی از آن برگه ها نشد .
معلم نيز ندانست که آيا آنها بعد از کلاس با والدينشان در مورد موضوع کلاس به بحث وصحبت پرداختند يا نه ، به هر حال برايش مهم نبود .
آن تکليف هدف معلم را بر آورده کرده بود .دانش آموزان از خود و تک تک همکلاسی هايشان راضی بودند با گذشت سالها بچه های کلاس از يکديگر دورافتادند . چند سال بعد ، یکی از دانش آموزان درجنگ ویتنام کشته شد . و معلمش در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد .
او تابحال ، يک سرباز ارتشی را در تابوت نديده بود ... پسر کشته شده ، جوان خوش قيافه وبرازنده ای به نظر می رسيد .
کليسا مملو از دوستان سرباز بود . دوستانش با عبور از کنار تابوت وی ، مراسم وداع را بجا آوردند . معلم آخرين نفر در اين مراسم توديع بود .
به محض اينکه معلم در کنار تابوت قرار گرفت، يکی از سربازانی که مسئول حمل تابوت بود ، به سوی او آمد و پرسيد : " آيا شما معلم رياضی مارک نبوديد؟ "
معلم با تکان دادن سر پاسخ داد : " چرا"
سرباز ادامه داد : " مارک همیشه درصحبتهایش از شما یاد می کرد . "پس از مراسم تدفین ، اکثر همکلاسی هایش برای صرف ناهار گرد هم آمدند . پدر و مادر مارک نیزکه در آنجا بودند ، آشکارا معلوم بود که منتظر ملاقات با معلم مارک هستند .
پدر مارک در حاليکه کيف پولش را از جيبش بيرون می کشيد ، به معلم گفت :"ما می خواهيم چيزی را به شما نشان دهيم که فکر می کنيم برايتان آشنا باشد . "او با دقت دو برگه کاغذ فرسوده دفتريادداشت که از ظاهرشان پيدا بود بارها وبارها تا خورده و با نواری به هم بسته شده بودند را از کيفش در آورد .
خانم معلم با یک نگاه آنها را شناخت . آن کاغذها ، همانی بودند که تمام خوبی های مارک از ديدگاه دوستانش درونشان نوشته شده بود .
مادر مارک گفت : " از شما به خاطر کاری که انجام داديد متشکريم . همانطور که می بينيد مارک آن را همانند گنجی نگه داشته است . "
همکلاسی های سابق مارک دور هم جمع شدند .چارلی با کمرويی لبخند زد و گفت : " من هنوز ليست خودم را دارم . اون رو در کشوی بالای ميزم گذاشتم . "
همسر چاک گفت : " چاک از من خواست که آن را در آلبوم عروسيمان بگذارم . "
مارلين گفت : " من هم برای خودم را دارم .توی دفتر خاطراتم گذاشته ام . "
سپس ويکی ، کيفش را از ساک بيرون کشيد وليست فرسوده اش را به بچه ها نشان داد و گفت :" اين هميشه با منه . . . . " . " من فکر نمی کنم که کسی ليستش را نگه نداشته باشد . "
معلم با شنيدن حرف های شاگردانش ديگر طاقت نياورده ، گريه اش گرفت . او برای مارک و برای همه دوستانش که ديگر او را نمی ديدند ، گريه می کرد .
سرنوشت انسانها در اين جامعه بقدری پيچيده است که ما فراموش می کنيم اين زندگی روزی به پايان خواهد رسيد ، و هيچ يک از ما نمی داند که آن روز کی اتفاق خواهد افتاد .
بنابراین به کسانی که دوستشان دارید و به آنها توجه دارید بگویید که برایتان مهم و با ارزشند ، قبل از آنکه برای گفتن دیر شده باشد.
بياد داشته باشيد چيزی را درو خواهيد کرد که پيش از اين کاشته ايد

بيا تا قدر يكديگر بدانيم
كه تا ناگه زهمديگر نمانيم
كريمان جان فداي دوست كردند
سگي بگذار ما هم مردمانيم

جمعه

! ! ! ! ! ! !

در عجبم از این که . . . ! ! !
همون طور که نمیدونید این صفحه از صفحات اینترنت کاملا غیر انتفاعی، شخصی و خصوصیه
و از اونجائی که گاهی صفحات دیگه رو از همینجا باز میکنم ... به هر حال مشخص میشه که از این آدرس لینک گرفته
بگذریم، اهل فن خود ... قصه رو بلدن، و از وقتی از لینک یکی از دوستان از اینجا استفاده کردم، خلاصه آدرس ما رو یاد گرفته و هفته ای چهار - پنج بار به اینجا سر میزنه، نه که فکر کنی داره آمار میگیره ها ... !!! به مطالب پر مغر این بلاگ علاقه مند شده
خدا پدر reader و feeder رو هم بیامرزه که تا post میزارم 3min بعدش میاد یه سری میزنه ...
نوش جان


یاد من باشد تنها هستم

يادمان باشد از امروز جفايي نکنيم
گر که در خويش شکستيم صدايي نکنيم
پر پروانه شکستن هنر انسان نيست
گر شکستيم زغفلت من و مايي نکنيم
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم
وقت پرپر شدنش ساز و نوايي نکنيم
يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق زهر بي سرو پايي نکنيم...

چهارشنبه

FireWall ...

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه خمار بماند
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند
هر می لعل کز آن دست بلورین ستدیم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
داشتم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثش همه جا بر در و دیوار بماند
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی
شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند

دوشنبه

گفتگوی شتر و فرزندش

آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت وگویی به شرح زیر صورت گرفت:
بچه شتر: مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می تونم ازت بپرسم؟
شتر مادر: حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟
بچه شتر: چرا ما کوهان داریم؟
شتر مادر: خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی شود بتوانیم دوام بیاوریم.
بچه شتر: چرا پاهای ما دراز و کف و پای ما گرد است؟
شتر مادر: پسرم. قاعدتا برای راه رفتن در صحرا و تندتر راه رفتن داشتن این نوع دست و پا ضروری است.
بچه شتر: چرا مژه های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت ها مژه ها جلوی دید من را می گیرد.
شتر مادر: پسرم این مژه های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم ها ما را در مقابل باد و شن های بیابان محافظت می کنند.
بچه شتر: فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن های بیابان است... .
بچه شتر: فقط یک سوال دیگر دارم... ..
شتر مادر: بپرس عزیزم.
بچه شتر: پس ما در این باغ وحش چه غلطی می کنیم؟

نتیجه گیری:
مهارت ها، علوم، توانایی ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید... پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟

یکشنبه

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست

فقر همه جا سر ميكشد
فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست
فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا هم نيست
فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند
فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند
فقر ، كتيبۀ سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند
فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود
فقر ، همه جا سر ميكشد
فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست
فقر ، روز را " بي انديشه" سر كردن است

جمعه

روزشمار نجات معدنچیان ایرانی

in bande khoda ham dele pori dare ha ...
http://www.itanz.net/2010/10/post_232.php

روزشمار نجات معدنچیان ایرانی

محمود فرجامی
۲۱ مهر ۱۳۸۹



روز اول: معدن ریزش می‌کند. احتمال داده می‌شود سی و سه معدن‌چی که در اعماق آن مشغول به کار بوده‌اند زنده باشند.



روز دوم: خانواده معدنچیان از وزارت صنایع و معادن می‌خواهند که کاری بکند. وزیر اعلام می‌کند که در راستای خصوصی سازی قبلا این معدن به سپاه واگذار شده بوده است.



روز سوم: به خاطر تجمع خانواده معدنچیان در مقابل سازمان معادن سپاه، هفتاد و شش نفر از آنان بازداشت می‌شوند. نخستین ارتباط معدنچیان از طریق سیم نازکی که قبلا کشیده شده بوده برقرار می‌شود. آنها زنده‌اند و آب و آذوقه کافی برای چند روز آینده دارند.



روز چهارم: موسوی و کروبی در دفاع از معدنچیان گرفتار بیانیه می‌دهند و از حکومت می‌خواهند بنا به سیره امام راحل، حقوق شهروندی معدنچیان را رعایت کند. عصر همان‌روز وزارت اطلاعات فاش می‌سازد که فتنه سبز عامل ریزش معدن سپاه بوده است.



روز پنجم: تیتر اول روزنامه کیهان: آمریکا و انگلیس برای ریزش تونل 3 میلیارد دلار به سران فتنه پول داده بودند.



روز ششم: فرمانده کل سپاه اعلام می دارد که معدنچیان گرفتار عضو بسیج معادن بوده‌اند و سپاه آنها را ظرف یک هفته نجات خواهد داد.



روز هفتم: اوباما اعلام می‌کند آمریکا آمادگی کمک برای نجات معدنچیان ایرانی را دارد.



روز هشتم: احمدی‌نژاد در سخنرانی خود در جمع ائمه جمعه استان کهکیلویه و بویراحمد، خطاب به اوباما: «تو خیلی غلط می‌کنی که به فکر معدنچی‌های ما هستی. راست می‌گویی برو باغچه خودت را بیل بزن سیا بزرنگی»



روز نهم: از محل معدن خبر می‌رسد که در طول هفت روز گذشته یک گروه امداد رسان آلمانی که به طور ناشناس و در لباس حزب‌الله لبنان به ایران آمده بودند توانسته‌اند با حفر یک حفره نازک به قط 5 سانتی‌متر، به معدن‌چیان دسترسی پیدا کرده و آب و مواد غذایی به آنها برسانند.



روز دهم: نیروی واکنش سریع سپاه بالاخره محل معدن و استقرار گروه امدادرسان را پیدا می‌کند. تمام آنها به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت می‌شوند. سپاه کل منطقه را قرق می‌کند. عصر همان روز نخستین بسته‌های امداد سپاه با استفاده از همان حفره به دست معدنچیان می‌رسد: سی و سه سربند "یا خامنه‌ای ادرکنی"



روز یازدهم: رهبر انقلاب در جریان دیدار با بسیجیان استان کرمان ضمن اشاره به "دشمن" می‌گوید: «عزیزان من، شما ببینید مثلا همین‌ها در جریان این حادثه ریزش معدن که خب.... یک امر طبیعی‌ست و هر روز در جهان رخ می‌دهد چه هجمه‌ی رسانه‌ای و فرهنگی عظیمی را علیه این نظام و انقلاب راه انداختند... حتی همین توئیتر را لابد شنیده‌اید که می‌خواسته خودسازی کند اما رئیس جمهور آمریکا رسما اعلام کرده شما دست نگه دارید فعلا... از دشمن غافل نشوید عزیزان من» دو ساعت نصف خانه مهدی کروبی توسط عزیزان من نابود می‌شود.



روز دوازدهم: نخستین تصاویر از معدنچیان گرفتار توسط دوربین دید در شبی که از حراست کل نیروگاه بوشهر قرض گرفته شده و توسط حفره آلمانی‌ها به زیر زمین فرستاده شده دریافت می‌شود: سیاه. به همراه دوربین کاغذی هم با بالا می‌آید که توسط معدنچیان نوشته شده: این که روشن نشد که. حسین می‌گه دوربینتون بنجله. از بانه خریدین؟



روز سیزدهم: نخستین تصاویر با استفاده از دوربین اهدایی شرکت سونی از پناهگاه معدنچیان به دست می‌آید. به علت لخت بودن بالا تنه آنها از پخش تصاویر در صدا و سیما جلوگیری می‌شود و به جای آن تصاویر بازسازی شده‌ی سی و سه تن از دانشجویان صدا و سیما در اختیار رسانه‌ها قرار داده می‌شود که با کت و شلوار و موهای آب و شانه شده هر یک با سربند "لبیک یا خامنه‌ای" و قاب عکس امام خمینی مشغول دعای ندبه هستند.



روز چهاردهم: وب‌سایت‌های خبری سبز به نقل از یک منبع آگاه و موثق در تهران خبر می‌دهند که معدنچیان بسیجی همگی بر ضد ولایت رهبری موضع گرفته‌اند و از طریق پدر زن صادق لاریجانی به او پیام داده‌اند که اوضاع ممکلت رو به ویرانی است. او هم شب ساعت 11 و 20 دقیقه به دیدار آیت الله خامنه‌ای رفته و گفته من خودم طرفدار جنبش مردم ایران هستم و یا بگذارید مجتبی را به زندان بیندازم یا استعفای مرا بپذیرید.



روز پانزدهم: نیویورک تایمز فاش می‌سازد که سازمان رسانه‌های سپاه پاسداران طی بزگترین معامله رسانه‌ای جهان حق پخش انحصاری نجات معدنچیان ایران را به فاکس نیوز فروخته است. سپاه به شدت تکذیب می‌کند و متعاقبا چهل و یک نفر از خبرنگاران ایرانی بازداشت می‌شوند.



روز شانزدهم: نخستین تصاویر ارسالی از معدنچیان ایرانی برای جهانیان به نمایش درمی‌آید. آنها یک صدا رو به دوربین فریاد می‌زنند: ما ترشمون کرده، کوکا می‌خوایم.



روز هفدهم: سپاه اعلام می‌کند برای نجات معدنچیان از اعماق زمین به نود میلیارد تومان بودجه نیاز است. چند ساعت بعد مجلس شورای اسلامی صد و ده میلیارد تومان بودجه برای این امر اختصاص می دهد.



روز هجدهم: در رسانه های خارجی اعلام می‌شود یک شرکت ژاپنی اعلام کرده است با یک سوم این هزینه می‌تواند ظرف مدت یک ماه معدنچیان را نجات دهد. سفیر ژاپن به واحد امورخارجه سپاه احضار می‌شود.



روز نوزدهم: با اظهار نظر جنجالی رحیم مشائی درباره حضرت زکریا، تمام حواس رسانه‌های ایران متوجه امور مهمتر می‌شود.



هفته سوم: بینندگان شبکه فاکس‌نیوز به خاطر پخش مداوم زندگی معدنچیان ایرانی افزایش می‌یابد. بعضی از آنها حتی شروع به آموزش زبان فارسی می‌کنند تا بدانند معانی عباراتی نظیر: "یه روز یه ترکه... برو کنار بذار باد بیاد... یادش بخیر چه دورانی بود... ای من اون ننه‌تو... پول نفتمون... مملکته داریم؟... " که دائما تکرار می‌شود چیست.



هفته چهارم: محسن کدیور در گفتگو با تلویزیون صدای آمریکا اعلام می‌کند که همه دنیا شاهد بودند که معدن‌چیان ایرانی دائما تکرار می‌کردند "نه لبنان نه ایران، جانم فدای اسلام". فردای آن روز شبکه بلومبرگ از رشد انفجاری حواله‌جات از بانک‌های سراسر دنیا به ریش علمای اسلام خبر می‌دهد.



هفته پنجم: معاون فرهنگی بخش خدمات سفارت ایران در کنیا که سه روز قبل از پایان قراداد پیمانی‌اش با بخش تنظیف و چای‌رسانی وزارت امور خارجه ایران، به فرانسه پناهنده شده است در یک کنفرانس خبری فاش می‌سازد که شورای نگهبان عامل اصلی ریزش معدن بوده است و تمام معدنچیان هم سبز سیر بوده‌اند نه بسیجی گرسنه.



هفته هفتم: حاج منصور ارضی که به مناسبت جشن ختنه‌سوری یکی از طفلان مسلم در حسینیه دلاکان تهران سخنرانی می‌کند از اینکه معدن‌چی‌ها با دسیسه رحیم‌مشائی آنجا مانده‌اند تا برای رسانه‌های بیگانه خوراک تهیه شود انتقاد می‌کند. سعید حدادیان هم که پامنبری می‌خواند از رحیم مشائی به عنوان "زشتی رئیس جمهور" یاد می‌کند که باید قطع شود و مورد تشویق و تیغ‌تیغ حاضران قرار می‌گیرد.



روز بعد: معاونان آماد و پشتیبانی سپاه تهران که عمده فرماندهان آن، شب قبل پای رهنمودهای منصور ارضی بوده‌اند هم‌قسم می‌شوند که برای سوزاندن رحیم‌مشائی هم که شده معدن‌چیان را بیرون بیاورند.



عصر همان‌روز: جلسه مذکره با شرکت ژاپنی. مهندسان شرکت ژاپنی پس از دیدار با چند فرمانده سپاه اعلام می‌کنند که نمی دانسته‌اند ایرانی‌ها به عرض بشکه 220 لیتری هستند. انصراف.



هفته بعد: عقد قرارداد با شرکت چینی به مبلغ 30 میلیارد تومان. هشتاد میلیارد باقیمانده بین بچه‌ها سرشکن می‌شود.



هفته نهم: پخش فیلم مستندی از زندگی معدن‌چیان ایرانی در زیر زمین در بی‌بی‌سی فارسی. تشکیل شورای امنیت ملی برای یافتن رابط بی‌بی‌سی فارسی در بین معدنچیان.



ماه سوم: شرکت چینی اعلام می‌کند که تا پیش از دریافت قسط دوم قرارداد به مبلغ 10 میلیارد تومان، از ادامه پروژه معذور است. مشخص می‌شود 20 میلیارد باقی مانده از مبلغ قرارداد خرج اردوی راهیان نور و برگزاری دعای کمیل در محل معدن شده است.



ماه چهارم: رحیم مشائی شخصا با برداشت 50 میلیارد تومان از صندوق ذخیره ارزی و پرداخت به یک شرکت فرانسوی از آنها قول می‌گیرد که ظرف مدت دو ماه معدنچیان را بیرون بیاورند. سپاه که این عمل را در حکم طعنه به توانایی‌های خود دیده است سه کارمند سفارت فرانسه در تهران را به جرم جاسوسی بازداشت می‌کند.



دو هفته بعد: با موافقت برای واگذاری رشته کوه‌های البرز به سپاه (در راستای خصوصی‌سازی)، سرانجام تنش بین سپاه و دولت پایان می‌گیرد. کارمندان فرانسوی که قبلا 94 بار به جاسوسی و آدمکشی اعتراف کرده بودند آزاد می‌شوند و شرکت فرانسوی برای حفر تونل نجات به ایران می‌آید.



ماه پنجم: ساخت نخستین نوشابه گازدار توسط معدنچیان. افت شاخص سهام کوکا کولا و پپسی.



نماز جمعه سومین هفته از ماه پنجم: احمد جنتی در خطبه سوم نماز جمعه تهران: یه چی هم بگم درباره‌ی اینایی که اون تو موندن، هی دود، دید، داد، ددمنشیانه می‌کنن... اگه قوه قضائیه همون اولش می‌گرفت چارتا رو اعدام می‌کرد این‌طو نمی‌شد...



شنبه: صادق لاریجانی در همایش قاضیان سراسر کشور از دستگیری چهار مفسد تحت الارض خبر می‌دهد که در لباس معدن‌چیان در صدد ضربه زدن به نظام قضا بوده‌اند. صرف غذا.



پنج شنبه: اعدام دو تن از معدن‌چیان مفسد تحت الارض به حکم قاضی صلواتی. ارسال یک پنجه تیرازانوروس عتیقه از سوی احمد جنتی به عنوان نازشصت برای صادق لاریجانی.



ماه ششم: انتشار عکس‌هایی از نوشیدن آبجو توسط یکی از کارگران فرانسوی شاغل در محل با تیتر "ناموس ایرانی بازیچه فرانسوی‌ها" در سایت تابناک و کپی پیست در 126 چی‌چی‌نیوز فارسی. اخراج شرکت فرانسوی پس از تظاهرات کفن‌پوشان قمی . سرو ساندیس.



ماه هشتم: معدن‌چیان که توانسته‌اند به کاشت حبوبات، پرورش دام و طیور و بافت منسوجات اقدام کنند از سوی سازمان یونسکو مورد تقدیر قرار می‌گیرند.



روز بعد: افشای روابط صهیونیستی یونسکو توسط رجا نیوز.



روز بعدتر: هفت نفر از اعضای خانواده معدنچیان که هشت ماه پیش دستگیر شده بودند در برنامه‌ای تلویزیونی اعلام می‌کنند که با آمریکا رابطه داشته‌اند.



آخر هفته: به دستور مقام عظمای ولایت امر و برای جلوگیری از بهره‌برداری "دشمن" مقرر می‌شود ظرف مدت کوتاهی معدنچیان نجات پیدا کنند.



جمعه: یکی از نخبه‌گان معاونت مهندسی و اختراعات سپاه کشف می‌کند که شاش سربازان هجده ماه خدمت، خاصت اسیدی بسیار زیادی دارد که می‌تواند سنگ‌ها را سوراخ کند. قبلا وی از همین مایع برای سوخت موشک میان‌برد استفاده کرده بود که دوربرد شده بود و در جریان یک رزمایش باعث شهادت هفت نفر از سرداران گرد و قلمبه اسلام شده بود. دستور آنی برای اعزام سی هزار سرباز هجده ماه خدمت به دهانه چاه نیمه کاره.



ماه نهم: تولد نخستین کودک در زیر زمین. نام: عیسی.



ماه دوازدهم: چکیدن نخستین قطره‌های اسید شاشیستیک26 از روی سقف تونل بر سر یکی از معدنچیان که مشغول نواختن سنتور است. مرگ درجا به علت ایجاد حفره از معز سر تا مقعد.



چهار روز بعد: ارسال نخستین کپسول نجات برای معدنچیان.



روز بعد: پیام معدنچیان: "نبوغ! کپسول آموکسی سیلین می‌فرستی؟". با تدبیر نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران طناب چاه‌کنی فرستاده می‌شود.



دو روز بعد: بالا کشیدن نخستین معدن‌چی توسط تیم سایبر و چاه‌کنی سپاه. دستگیری فوری به علت زنده بودن.



سه روز بعد: ارسال آخرین پیام از معدن‌چیان: ما سوراخ رو بستیم. جامون خوبه و بیرون هم نمی‌یایم.

دوشنبه

پزشک همراه !!!

شايد باور نکنيد اما میگن ما آدمها هميشه يک پزشک همراه خود داريم که آماده پاسخ به نيازهاي پزشکي‌تان است. اين پزشک، روان ماست. 5 توصيه عجيب زير را بخوانيد تا باورتان شود.

1. آلرژي داريد؟ بخنديد!
وقتي دچار آلرژي مي‌شويد، سعي کنيد خود را در موقعيت‌ خنديدن قرار دهيد. شرکت‌کنندگان در تحقيقي که از سوي محققان ژاپني انجام شده بود زماني‌که به تماشاي يک فيلم خنده‌دار نشسته بودند کمتر دچار حساسيت‌مي‌شدند اما همين افراد زماني‌که به تماشاي يک فيلم جدي نشستند، پياپي عسطه مي‌کردند. خنده موجب عملکرد سريع سيستم عصبي پاراسمپاتيک شما مي‌شود و سبب مي‌شود فرد کمتر دچار حساسيت شود.

 2. بدنتان زخم است؟ خوش‌اخلاق باشيد!
خوش‌رفتاري موجب مي‌شود که زخم‌هاي بدنتان زودتر بهبود يابد. دکتر جانيت کيکلت، استاد روانپزشکي دانشگاه اوهايو معتقد است که رفتار خصمانه و خشونت‌آميز، روند بهبود زخم‌ها و کبودشدگي‌ها را افزايش مي‌دهد. اما خوش‌رفتاري و مثبت انديشي موجب مي‌شود که ميزان واسطه شيميايي سايتوکين در بدن افزايش يابد. سايتوکين موجب مي‌شود که سلول‌هايي که براي ترميم زخم يا هر نقطه آسيب‌ديده بدن نياز هستند، در نواحي اطراف زخم، زود‌تر تکثير شوند. بنابراين سعي کنيد شاداب و سرحال باشيد. دوستانتان را با يک دعوت براي شام يا ناهار غافلگير کنيد. به ديدن اقوام و خويشان‌تان برويد و سعي کنيد به مردم کمک کنيد. خواهيد ديد که در مدت کوتاهي خوب مي‌شويد.

3. بيماريد؟ خوش‌بين باشيد!
کنار گذاشتن بدبيني گاهي بيماري‌ شما را تا حد بسياري بهبود مي‌بخشد. نتايج تحقيقات نشان داده است افرادي که در تست‌هاي خوش‌بيني نمره خوبي گرفته‌اند 55 درصد کمتر از افرادي که هميشه احساس شکست و نااميدي مي‌کنند در معرض خطر مرگ به خاطر بيماري‌هاي قلبي و عروقي قرار دارند. بنابراين سعي کنيد در هر هفته فهرستي از افرادي که سپاس‌گزارشان هستيد مانند دوستان، اقوام و... تهيه کنيد. همچنين سعي کنيد از ناراحتي و نااميدي در خصوص نداشتن چيزهايي که هنوز به آنها دست‌ نيافته‌ايد، خودداري کنيد. تمرکز بر حس سپاس‌گزاري موجب مي‌شود که نگاه مثبتي به زندگي داشته باشيد.

4. دنبال تناسب‌انداميد؟ تصويرسازي کنيد!
در ذهن خود تصويري از ورزش‌ها و نرمش‌ها را تداعي کنيد تا روند بهبودتان سريع‌تر شود. دانشمندان دانشگاه کليولند آمريکا معتقدند که تنها ساختن تصويري ذهني از بلند کردن وزنه و يا وزنه‌برداري موجب مي‌‌شود که ماهيچه‌هاي قوي‌تر داشته باشيد و روند بهبودتان سريع‌تر شود. در تحقيقات دانشمندان دانشگاه کليولند مشخص شد مرداني که تنها در ذهن خود تصويري از ورزش و وزنه‌زدن براي عضله دوسربازو ساخته‌اند حجم ماهيچه‌اي آنها بدون اينکه حتي يک کيلوگرم وزنه زده باشند به اندازه 13 درصد افزايش يافته است. بنابراين هر روز براي 15 دقيقه در ذهن خود تصور کنيد که ماهيچه آسيب‌ديده‌تان را نرمش مي‌دهيد. تمام جزييات ورزش را در ذهن خود تصوير کنيد. هر فشاري را که به ماهيچه‌تان وارد مي‌شود، در ذهن تصوير کنيد. انبساط و انقباض ماهيچه‌تان را هم همين‌طور. اين‌کار را انجام دهيد و تاثير آن را ببينيد.

5. کارتان حساس است؟ موسيقي گوش کنيد!
وقتي در جاده در حال رانندگي هستيد و چشمان‌تان از فرط خستگي قرمز مي‌شود، راديوي اتومبيل‌تان را روشن مي‌کنيد. محققان ژاپني معتقدند موسيقي گوش کردن زماني‌که در حال انجام کارهاي روزانه‌تان هستيد، موجب مي‌شود کمتر احساس خستگي کنيد و کارتان را دقيق‌تر و با حوصله بيشتري انجام دهيد. موسيقي موجب مي‌‌شود بدنتان به درخواست‌هاي استراحتي که از مغز صادر مي‌شود، پاسخ دهد. همچنين موسيقي برخي احساسات بي‌حاصل و خستگي آفرين را در نطفه خفه مي‌کند و موجب مي‌شود بر سختي کارتان غلبه کنيد. بنابراين هنگامي‌که فرداي يک شب شلوغ و پر از مهمان در آشپزخانه مشغول شستشوي ظرف‌ها هستيد ضبط‌صوت خانه خود را روشن کنيد و با فراغ بال به کارتان ادامه دهيد

سه‌شنبه

عشق Sarah Brightman: Love Changes EveryThing 2005

Love,
Love changes everything:
Hands and faces,
Earth and sky,
Love,
Love changes everything:
How you live and
How you die
Love
Can make the summer fly,
Or a night
Seem like a lifetime.
Yes, Love,
Love changes everything:
Now I tremble
At your name.
Nothing in the
World will ever
Be the same.
Love,
Love changes everything:
Days are longer,
Words mean more.
Love,
Love changes everything:
Pain is deeper
Than before.
Love
Will turn your world around,
And that world
Will last for ever.
Yes, Love,
Love changes everything,
Brings you glory,
Brings you shame.
Nothing in the
World will ever
Be the same.
Off
Into the world we go,
Planning futures,
Shaping years.
Love,
Bursts in, and suddenly
All our wisdom
Disappears.
Love
Makes fools of everyone:
All the rules
We make are broken.
Yes, Love,
Love changes everyone.
Live or perish
In its flame.
Love will never,
Never let you
Be the same.

عشق،
عشق همه چیز را تغییر می‌دهد:
دست‌ها را و چهره‌ها را،
زمین و آسمان را،
عشق،
عشق همه چیز را تغییر می‌دهد:
چگونه زندگی کردنت را و
چگونه مُردنت را
عشق
به تو حسّ پرواز کردن در دل تابستان را می‌دهد،
یا باعث می‌شود که یک شب،
شبیه یک دوران زندگی به نظر برسد.
بله، عشق،
عشق، همه چیز را تغییر داده:
حالا تن من به لرزه می‌افتد،
با آمدن نام تو.
هیچ چیز حالا،
در دنیا،
همان طور که بود، نیست.
عشق،
عشق همه چیز را تغییر می‌دهد:
روز‌ها طولانی تر،
و معنای واژه‌ها بیشتر می‌شوند.
عشق،
عشق همه چیز را تغییر داده:
حالا درد، نسبت به قبل،
عمیق تر شده‌است.
عشق
همه چیز را در دنیای اطراف تو، دگرگون کرده،
و این دنیای دگرگون شده،
برای همیشه پایدار خواهد ماند.
بله، عشق،
عشق همه چیز را تغییر می‌دهد،
برای تو شکوه و افتخار به ارمغان می‌آورد،
و حس شرم و خجالت را در تو محو می‌سازد.
حالا هیچ چیز،
در دنیا،
آنگونه که بود، نمانده‌است.
ما خاموش
به دنیا قدم می‌گذاریم،
برای آینده برنامه ریزی می‌کنیم،
سال‌های زندگی مان را شکل می‌دهیم.
عشق،
امّا بی تاب و بیقرار، و ناگهانی سر می‌رسد،
و تمامی حکمت‌ها و نقشه‌های ما را،
از بین می‌برد.[یا: عقلمان را محو می‌سازد!]
عشق،
می‌تواند هر کسی را دست بیاندازد [یا همه رو احمق و بی عقل جلوه بده]:
تمامی قوانین،
که تصور می‌کردیم، توسط عشق درهم می‌شکنند.
بله، عشق،
عشق هر فردی را تغییر می‌دهد.
زنده یا مرده،
همه در در شعله‌های عشق، متحول می‌شوند.
عشق، هرگز و هرگز،
به تو اجازه نمی‌دهد که
همان آدم قبلی باقی بمانی.

پرده

هر کسی در ذهن خود معنا دهد
یک حقیقت پرده ها صد ها دهد
زین دو صد پرده یکی در ذهن ماست
در تمام پرده ها افکار ماست